سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رسانه دل

متن آهنگ شلیک از مسعود عزیزی

    نظر

متن آهنگ شلیک از مسعود عزیزی


تنها شدم با چندتا عکسی که
ارث منه از خاطرات تو
نیستی و با تو زندگی کردم
تا باورم شه معجزات تو
نیستی و اینجا توی بیداری
دنبال رد پات می گردم
تو اومدی بازم به خوابم تا
یادم بره شب گریه میکردم
حالا که بارونو بغل کردم
تو با نبودم دیگه سَر کردی
یادم نمیره لحظه ی آخر
گفتی نمیخوای دیگه برگردی
خواستی فراموشت کنم اما
هر قطره بارون مثه شلیکه
هر آدمی عاشق شه میفهمه
دوری تو اینجا چه نزدیکه
تا آخرش پای تو میمونم این
عاشقی دست خودِ من نیست
یجوری بی تو سخته این روزا
که کار من جز غصّه خوردن نیست
خوبی و خوشحالم از این حالِت
هرچی که میخواد حال من باشه
یک عمر اینجا منتظر میشم
تا بیقراریت مال من باشه
حالا که بارونو بغل کردم
تو با نبودم دیگه سَر کردی
یادم نمیره لحظه ی آخر
گفتی نمیخوای دیگه برگردی
خواستی فراموشت کنم اما
هر قطره بارون مثه شلیکه
هر آدمی عاشق شه میفهمه
دوری تو اینجا چه نزدیکه